گل پسر مامان و بابا

مامان ميميره و زنده ميشه اين روزا

عزيز دلم نمي دوني چه حالي دارم اين روزا ...مردم از بس با خودم واژه كاش كه رو تكرار كردم ...خسته شدم از لعنت كردن اوني كه دلمون و آشوب كرده و حال تو رو خراب...ديوونه ميشم از تكرار جمله ببخشيد مامان خوبي نبودم..ببخشيد حواسم بهت نبود ...ببخشيد نميدونم برات بنويسم يا نه كه چه آتيشي به جون منو بابا و مامان جون و باباجوني افتاده..نميدونم بهت بگم كه اين اتيشو توي دلمون به پا كرده يا نه..نمي دونم توي اين روزا كه دختر خاله آوا به دنيا اومده اين چه غمي بود كه وجود منو داره ميخوره...آخه اين چه اتفاقي بود... هزارتا نذر كردم چيزيت نشده باشه...ببخش كه شير حرص و غصه اين روزا تنها خوراكت شده و گريه و بي قراري هم تنها راه اعتراضت به اين شير و ...
27 دی 1392

سه ماهه من شدي سه تايي من

عشق مامان اون قديم قديما بابايي هميشه به من مي گفت سه تا دوست دارم و من كلي ناراحت مي شدم كه چرا اينهمه كم اما وقتي بابايي معني 3 تا دوست داشتنو بهم گفت خيلي خوشحال شدم..حالا هم منو بابايي تو رو تا ابد فقط و فقط 3 تا دوست داريم گل من ما خيلي خوشبختيم كه تورو داريم ... من هنوز به بابايي اجازه ندادم تا عكساي قشنگتو بذاره توي فيس بوك قراره مون 100 روزگيته يعني وقتي كه سه رقمي ميشه روزاي زميني شدنت ميدوني آخه ماماني همش مي ترسه تورو چشمت كنن شيرينم توي اين عكس خيلي شبيه خاله افتادي قربونت خنده هات بشم تا صدات مي كنم اولين جوابته راستي تازگيها ياد گرفتي آواي حرف زدن ما رو تقليد كني خيلي صداي جالبي درمياري وقتي ب...
12 دی 1392
1